یکی نبود هنوزم نیست

 

 

این قصه هم رسیده به پایان خداحافظ


جان شما و خاطره هامان خداحافظ


من میروم بدون تو اما دعایم کن


در اولین تراوش باران خداحافظ

 

 

شايد برگردم ولي نميدونم كي، دوستتون دارم ، حلالم كنيد...



پنج شنبه 10 اسفند 1391 | | sia |

 

 

خسرو شکیبایی می گفت:


بعضی وقت ها یکی طوری می سوزونتت


که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،


... بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه


که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن.


زمانه ایست که خیلی چیزها آنطوری که بود یا باید باشد نیست.





شنبه 5 اسفند 1391 | | sia |

 
 
چوپان قصه ما دروغگو نبود

 

 تنها بود و از ترس تنهایی فریاد گرگ سر میداد ...

 

افسوس که فقط گرگها فهمیدند

 

چوپان چقدر تنهاست...

 

چهار شنبه 2 اسفند 1391 | | sia |